تو این زمونه به هیشکی نمیشه اعتماد کرد
البته نمیدونم با این مطلبی که میذارم چند درصد از خوانندگان تایید میکنند و چند نفر ردش می کنند ولی من آنچه را که به چشم خود دیدم رو برایتان مینویسم.
روستای ما دختر یتیمی بود که در زمان از دواجش یکی از ریش سفید ها که به مراسک بله لرونش اومده بود با کلی اصرار و حرف های من درآوردی طرف عروس را راضی به این کرد که مبلغ مهریه را خیلی کمتر از آنچه که عرف بود تعیین کنن. همین آقا در زمان کمتر از یک ماه بود که برای پسرش عروسی گرفت و مهریه عروسش رو کمی بیشتر از عرف تعیین کرد به دلیل اینکه عروس من نباید از کسی چیزی کم داشته باشه.
شاید خودتان نیز به همچین موردی برخورد کردید قضاوت با خود شماست......
باز هم گلایه از این آخوندا: مردمی که دارایی زیاد دارن و عشر و زکات مالشان را وقتی برای امام جماعتی میبرند، پیش آخونده از مقبولیت بیشتری نسبت به کسی که عشری ندارد، دارند آخوندایی رو دیدم که هنگام سلام با همچین اشخاصی آنچنان تعظیمی میکردن که ....
تابستون گذشته بودش که عروسی رفیقم رفته بودم که دایی رفیقم به خاطر مراسم رقص مجلس را باحالت قهر ترک کرد ، جالب اینکه همین آقا در مراسم عوسی خودش تا نیمه های شب با رفیقای خودش که همگی طلبه بودن مراسم بزم و پایکوبی داشتن.
و و و .....
در پایان از عزیزان خواننده پوزش میطلبم اگه بهشون برخورده باشه یا از طرز نوشتاریم ناراضی بوده باشند زیرا این اولین بلاگ من هستش و هنوز تجربه کافی در این زمینه کسب نکردم، لطفا با نظرات سازنده خود من را در این راه بیشتر یاری کنید....
منون از وقت گذاشتنتون