گـــــــــــــاهنوشت های دانشــجوی ترکمن

دانشجوی ترکمن صحرا حافظ فرهنگ ترکمن صحرا
گـــــــــــــاهنوشت های دانشــجوی ترکمن

هدف از راه اندازی این وبلاگ حرکتی هر چند کوچک ولی سازنده در جهت حفظ ارزش های ترکمن و ترغیب دیگر دانشجویان ترکمن در این جهت است.

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

۱۴ مطلب با موضوع «سرگرمی» ثبت شده است

مرد بخشنده:

مردی بود بسیار متمکن و پولدار. روزی به کارگرانی برای کار در باغش نیاز داشت. بنابراین پیشکارش را به میدان شهر فرستاد تا کارگرانی را برای کار اجیر کند. پیشکار رفت و همه‌ی کارگران موجود در میدان شهر را اجیر کرد و آورد و آن ها در باغ به کار مشغول شدند. کارگرانی که آن روز در میدان نبودند، این موضوع را شنیدند و آنها نیز آمدند. روز بعد و روزهای بعد نیز تعدادی دیگر به جمع کارگران اضافه شدند. گر چه این کارگران تازه غروب بود که رسیدند، اما مرد ثروتمند آنها را نیز استخدام کرد. شبانگاه، هنگامی که خورشید فرو نشسته بود، او همه‌ی کارگران را گردآورد و به همه‌ی آنها دستمزدی یکسان داد. بدیهی ست آنانی که از صبح به کار مشغول بودند، آزرده شدند و گفتند: این بی انصافی است. چه می کنید، آقا ؟ ما از صبح کار کرده ایم و اینان غروب رسیدند و بیش از دو ساعت نیست که کار کرده اند. بعضی‌ها هم که چند دقیقه پیش به ما ملحق شدند. آن‌ها که اصلاً کاری نکرده اند.
مرد ثروتمند خندید و گفت: به دیگران کاری نداشته باشید. آیا آنچه که به خود شما داده‌ام کم بوده است؟
کارگران یکصدا گفتند: نه، آنچه که شما به ما پرداخته اید، بیش تر از دستمزد معمولی ما نیز بوده است. با وجود این، انصاف نیست که اینانی که دیر رسیدند و کاری نکردند، همان دستمزدی را بگیرند که ما گرفته ایم.
مرد دارا گفت: من به آنها داده‌ام زیرا بسیار دارم. من اگر چند برابر این نیز بپردازم، چیزی از دارائی من کم نمی‌شود. من ازاستغنای خویش می‌بخشم. شما نگران این موضوع نباشید. شما بیش از توقعتان مزد گرفته اید پس مقایسه نکنید. من در ازای کارشان نیست که به آنها دستمزد می دهم، بلکه می‌دهم چون برای دادن و بخشیدن، بسیار دارم. من از سربی‌نیازی است که می بخشم.
مسیح گفت: بعضی‌ها برای رسیدن به خدا سخت می کوشند. بعضی‌ها درست دم غروب از راه می رسند. بعضی‌ها هم وقتی کار تمام شده است، پیدایشان می شود. اما همه به یکسان زیر چتر لطف و مرحمت الهی قرار می گیرند.
از غنای ذات الهی، جز بهشت نمی شکفد. باید هم اینگونه باشد. بهشت، ظهور بی نیازی و غنای خداوند است. دوزخ را همین خشکه مقدس‌ها و تنگ‌نظرها برپا داشته اند.
زیرا اینان آنقدر بخیل و حسودند که نمی‌توانند جز خود را مشمول لطف الهی ببینند.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۱۰
دانشجوی ترکمن

اگــــه یـه روز رفتی یــه جــــای دنیــــا
واسه خـودت ماشین خریدی اونجــــــا

یه چی بخر شبیه پیکـــــان بــــــــاشه
صندلیاش مدل جـــــوانـــــان بــــــاشه...
وقتی کـــه پشت فـرمونش نشستـی
خواستی بفهمن کـه کجایی هستـی

اوّل کــــــــــار واســــــــه جـــلو پنجـره
یــــــه نعل اسب عــــالی یـــــادت نـره

یـــه وخ خیــــال نکن حـــاجیت جــواده
اون ورِ دنیـــــــــا بــد نظـــر زیـــــــــاده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۲ ، ۱۲:۲۵
دانشجوی ترکمن
تاجری پسرش را برای آموختن «راز خوشبختی» نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود آنجا زندگی می‌کرد.

به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه رو شود وارد تالاری شد که جنب و جوش بسیاری در آن به چشم می‌خورد، فروشندگان وارد و خارج می‌شدند، مردم در گوشه‌ای گفتگو می‌کردند، ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی می‌نواخت و روی یک میز انواع و اقسام خوراکی‌ها لذیذ چیده شده بود. خردمند با این و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر کند تا نوبتش فرا رسد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۵۵
دانشجوی ترکمن

خاصیت‌های شگفت‌انگیز آب برای بدن
 
آب منبع خوبی برای حفظ و شادابی پوست به شمار می‌رود. برای سلامت قلب مفید است. انرژی را افزایش داده و باعث کاهش وزن می‌شود. آب ترکیب اصلی نسوج بدن است و به‌طور متوسط حدود 65‌درصد وزن بدن یک شخص بالغ را آب تشکیل می‌دهد که این مقدار برای کودکان بیشتر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۵۹
دانشجوی ترکمن

تست جالب/ شما باید در چه ماهی متولد می شدید؟


1- آیا خود را فردی خودکاو و درونگر تلقی میکنید؟
الف) بله قطعا(3) ب) گاهی اوقات(2) ج) خیر به هیچ وجه (1)
2- چگونه با تغییرات مواجه میشوید؟
الف) به پیشواز و استقبال آنها میروید(3)
ب) به خوبی خود را با آنها سازگار و هماهنگ میکنید(2)
ج) تا جای ممکن از آنها فرار میکنید(1)
3- از کجا ، بیشترین قدرت احساسی تان را دریافت میکنید؟
الف) از درون خود (2) ب) از محیط اطرافتان(1)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۴۲
دانشجوی ترکمن

اوضاع دانشجویان در خوابگاه های دانشجویی

ساعت ۲ نصف شب یک اتاق

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر
زندگی خوابگاهی به روایت تصویر
ساعت ۳ نصف شب کل خوابگاه منهای سرپرست
زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

ساعت ۴ صبح هنگام خواب

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

وضعیت تحصیل در خوابگاه

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

اولین روزهای خوابگاه

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذشت چند روز

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

پایان گفت و گو

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

امکانات غذایی در خوابگاه

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

طریقه ظرف شستن در خوابگاه

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

اواخر ترم وضعیت ۷۰درصد دانشجویان

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر

و این هم آخر عاقبتش!!

زندگی خوابگاهی به روایت تصویر
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۲۸
دانشجوی ترکمن

بد نیست هر از چندگاهی به دوران بچگی سر بزنیم و از اون خاطرات قشنگ یادی کنیم.

برای دیدن ادانه عکس ها ادامه مطلب بروید.

مطمئنم خوشتون میاد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۱۹
دانشجوی ترکمن

فرانسه:
پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم!
دختر: با کمال میل موسیو!

ایتالیا:
پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم!
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با
کمال میل می پذیرم!

انگلیس:
پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم!
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم!
دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم!
ایران:
پسر: پیــــــــــــــــــس ... پیس پیس ...
پـــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــس ... پیییییییییییییس ...
ســــــــوووووووو ... ســــــــــوووو ...
ســــــــــــس ... ســـــــــــــــــــــــــــــــــــس ...
پــــــــِـخخخخخخخخخ ... چِــخـــــــــــــــه ...
هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ!
دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری
راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس!
شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی!
ساعت 10 زنگ میزنم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۲۳
دانشجوی ترکمن

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد
 
و برمی گشت !

پرسیدند :
 
چه می کنی ؟
 
پاسخ داد :
 
 
در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم ...
 
گفتند :
 
حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است
 
 
و این آب فایده ای ندارد
 

گفت :

 
 
شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ،
 
 
اما آن هنگام که خداوند می پرسد :
 
 
زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟
 
 
پاسخ میدم :

 
 
هر آنچه از من بر می آمد !!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۱۵
دانشجوی ترکمن

تبدیل یه ابله به یک نابغه:

در دهکده ای کوچک مردی زندگی می کرد که به ابله بودن اشتهار داشت و ابله هم بود . تمام آبادی مسخره اش می کردند . ابلهی تمام عیار بود و مردم کلی با او تفریح می کردند.ولی او از بلاهت خود خسته شد . بنابر این از مرد عاقلی راه چاره را پرسید.
مرد عاقل گفت :مساله ای نیست ! ساده است ٬ وقتی کسی از کسی تعریف کرد تو انکار کن .
اگر کسی ادعا می کند که ” این آدم مقدس است “٬ فوری بگو ” نه ! خوب می دانم که گناهکار است٬”
اگر کسی بگوید ” این کتابی معتبر است “٬ فوری بگو ” من خوانده و مطالعه کرده ام “٬ نگران نباش که آن را خوانده یا نخوانده ای٬ راحت بگو ” مزخرف است !”٬
اگر کسی بگوید این نقاشی یک اثر هنری بزرگ است ” راحت بگو ” این هم شد هنر؟ چیزی نیست مگر کرباس و رنگ . یک بچه هم می تواند آن را بکشد”. انتقاد کن٬ انکار کن٬ دلیل بخواه و پس از هفت روز به دیدنم بیا.
بعد از هفت روز٬ آبادی به این نتیجه رسید که این شخص نابغه است : ” ما خبر از استعدادهای او نداشتیم و اینکه اودرهر موردی اینقدر نبوغ دارد . نقاشی را نشان او می دهی و او خطاها را به شما نشان می دهد. کتابهای معتبر را نشان او می دهی و او اشتباهات و خطا ها را گوشزد می کند . جه مغز نقاد شگرفی !چه تحلیل گر و نابغه ی بزرگی ! ”
پس از هفت روز پیش مرد عاقل رفت و گفت :دیگر احتیاج به صلاح و مصلحت تو ندارم . تو آدم ابلهی هستی !
تمام آبادی به این آدم فرزانه معتقد بودند و همه می گفتند :” چون نابغه ی ما مدعی است این مرد آدمی است ابله٬ پس او باید ابله باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۰۴:۱۴
دانشجوی ترکمن

داانشجوهای ترم یکی سعی کنین این توصیه ها رو جدی بگیرین :

سعی کنید با مسئول قسمت انتشارات وکپی دانشکدتون ارتباط خوبی داشتنه باشید نزدیکی های امتحان خیلی بهش احتیاج پیدا میکنین .حالا ببین
ممکنه به دفعات این جمله ها رو بشنوی (دخترا یا خوشگلن یا دانشجو وپسرا یا پولدارن یا دانشجو)به خودتون نگیرید .تهاجمی ترین عکس العمل بی محلیه!این حرفا رو کسانی در میارن که نه خوشگلن نه دانشجو ونه پولدار.پس مشکل از شما نیست به گیرنده هاتون دست نزنید....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۱۶
دانشجوی ترکمن


شاید فردا دیر باشد!

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند .
سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند ، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند
بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هرکدام از دانش آموزان پس از اتمام ،برگه های خود را به معلم تحویل داده ، کلاس را ترک کردند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۰۸
دانشجوی ترکمن

حکایات جالب و خواندنی

گویند در بنى اسرائیل ، مردى بود که مى ‏گفت : من در همه عمر ، خدا را نافرمانى کرده‏ ام و بس گناه و معصیت که از من سر زده است ؛ اما تاکنون زیانى و کیفرى ندیده ‏ام. اگر گناه ، جزا دارد و گناهکار باید کیفر بیند ، پس چرا ما را کیفرى و عذابى نمى ‏رسد! ؟
در همان روزها ، پیامبر قوم بنى اسرائیل ، نزد آن مرد آمد و گفت :....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۱۴
دانشجوی ترکمن

برنامه ریزی دانشجویان پسر

۸ صبح: تو رخت خواب…..
9 صبح: یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۱ ، ۰۳:۱۷
دانشجوی ترکمن