آئین نوروز در بین ترکمنان
در بین ترکمنها ضرب المثل معروفی هست که میگوید: «ییلینگ گلهنی نوروزدان بللی» یعنی نوروز فرا رسیدن سال نو را نوید میدهد. این ضربالمثل نشانگر اهمیت والای عید نوروز در بین ترکمنهاست. نوروز، رسم و آئینی کهن و از دوران پیش از تاریخ در میان مردم ایران منجمله ترکمنها نیز شناخته شده بود. نوروز با طلوع خورشید در نخستین روز بهاری آغاز و به عنوان"تأزه ییل" جشن گرفته میشده است. جشنها و اعیاد در بین ترکمنها به مناسبتهای گوناگون از ویژگیهای خاصی برخوردارند و میتوان آنها را به چند دسته تقسیم کرد:
1- اعیاد تاریخی مانند عید نوروز
2- اعیاد دینی و مذهبی مانند عید قربان، عید فطر، میلاد رسولالله (ص) که در آن به ضیافت و مولودخوانی میپردازند، جشن"آق آش" به هنگام رسیدن به سن مبارک پیامبر اکرم(ص) یعنی شصت و سه سالگی
3- جشن فصلی و دهقانی مانند "جشن گندم"
4- جشنهای خصوصی و خانوادگی مانند عروسی، تولد نوزاد، ختنهسورانی، بازگشت از زیارت خانه خدا و ...
خاستگاه و پیشینهی تاریخی نوروز
بدون شک نوروز یک آئین کهنسال همگانی و مربوط به دگرگونی طبیعت از حالتی به حالتی دیگر و پایان یافتن دورهی خلقت به ویژه آفریده شدن بنی بشر است که براساس اعتقادات همة ادیان الهی مظهر صفات آفریننده جهان است. در این روز آنگاه که آفتاب به برج بره انتقال مییابد و فصل بهار شروع میشود، روز نویی از سال جدید نیز آغاز می گردد. "قدیمیترین نشانههای جشن سال نو، به نخستین خاندان سلطنتی اور و به هزارهی سوم قبل از میلاد مربوط میشود که در طی آن، ازدواج مقدس میان"الههی آب" و "خدای باروری" انجام میگرفته و کاهنهی معبد نقش الهه را برعهده داشته است. در این مراسم شاه ، نقش"خدای باروری" را برعهده داشته است. این جشن در اصل به مناسبت پیروزی"انا" یا "انکی" بوده است. این آئین یا همراه با کوچ بومیان نجد ایران به بینالنهرین به آن سرزمین رفته و یا تحت تأثیر آیینهای سومری، همزمان در سراسر منطقه وجود داشته است. در دوران باستان دو عید بزرگ وجود داشت، یکی"عید آفرینش" در آغاز پاییز و دوم"عید باززایی و برکت بخشی" در آغاز بهار، عید باززایی در واقع به"دوموزی" خدای شهید شوندهی سومری مربوط بود. این ایزد در پایان هر سال کشته و در سرسال نو دوباره متولد میشد و زایش دوبارهی او را جشن میگرفتند، چون با زایش او گیاهان و دانهها میروییدند. آئین ایزد شهید شونده"دو موزی" و همسر او « آننا» از هزارهی سوم پیش از میلاد مسیح در بینالنهرین وجود داشت و زنده شدن دوبارهی "دوموزی" در واقع جشن آغاز سال نو به حساب میآمد (1)". واریانت ترکی دو موزی (ایزد سومری) "تموز" و واریانت ترکمنی آن "توموس" (تومیس) است.
*تموز: نام یکی از ماههای ترکی است. 10 تیر تا 10 مرداد . (فرهنگ لغت ترکی به پارسی، تألیف ابراهیم اولغون، صفحه 445).
*تابستان = تومیس(فرهنگ قاضی، فارسی ـ ترکمنی، تألیف حاجمراد دوردی قاضی، صفحة 202، انتشارات گلنشر، مشهد، 1382)
واژهی توموس(تومیس) به شکل"تموس" وارد زبان آشوری نیز شده است و در بین آشوری های رضائیه(روستای یورغان لو) نام یکی از ماههای سال است (نگا، مرتضی هنری، آئینهای نوروز 1353، صفحهی 5، ناشر: مرکز مردمشناسی ایران).
*واریانتهای آننا (الهه سومری) در زبان ترکمنی عبارتند از: إنه، آننا، ننه، إمه و در ترکمنی نیز همانند زبان سومری در دو معنی"خدا" و "مادر" به کار میرود. معنی اول این واژه (خدا) در کلمات ترکیبی ترکمنی "آنناگونی" (روز خدا=روز پرستش خدا= روزه جمعه) و "آننا قولی" (بندهی خدا) و اسامی ترکیبی دیگر، حفظ شده است.
*جمعه= آنناگونی (فرهنگ قاضی، فارسی ـ ترکمنی، 1382، صفحهی 269)
"در تورات میخوانیم که خداوند آسمان و زمین و همهی موجودات و مخلوقات آن را در شش روز آفرید و روز هفتم از کار آفرینش فارغ شد و استراحت گزید و آن روز را مبارک خواند و تقدیس نمود، زیرا در آن روز آرام گرفت. این اشارات تورات دربارهی اوقات عالم خلقت در قرآن مجید نیز یاد شده است (سورهی اعراف آیهی 54 و سورهی یونس آیهی 3 و سورهی هود آیهی 4 و سورههای فرقان و سجده و قاف که در هر شش جا آیهها با همدیگر نزدیکی و هماهنگی دارند). در آیهی 54 سورهی اعراف میفرماید: بدرستی که پروردگار شما آنچنان خدایی است که آفرید آسمانها و زمین را در شش روز، پس بر تخت جای گرفت. بر تخت نشستن یا در تخت جای گرفتن خداوند، یادآور روز هفتم در تورات است که خدا از کار آفرینش بیاسود، به طوری که از آیههای دیگر برمیآید، حضرت حق در روز ششم آدمیان را آفریده و در روز هفتم برتخت نشسته است. بر تخت نشستن حضرت باری جلّ و علا پس از روز ششم، یادآور همان روز نوروز است که روز آسایش و جشن و شادی است. علامه مجلسی در کتاب السماء والعالم از امام جعفر صادق(ع) یاد میکند که فرموده است: "جشن نوروز برای آفریده شدن آدمیان است". کوتاه سخن اینکه همه گفتهها و نوشتهها، هماهنگ با هم نوروز را جشن پایان روزهای ششگانه آفرینش و به ویژه جشن زایش و پیدایش آدمیان نشان میدهد. بدین توضیح این جشن وابسته به همدلی مردم جهان است و شاید امتیازی که برای ایرانیان متصور است آنست که به حول و قوهی الهی توانستند پیش از بسیاری از ملل دیگر عالم آن را درک کنند و به گونهی خاص خویش برای شکرگزاری از نعم ایزدی بکوشند" (رضا شعبانی، آداب و رسوم نوروز، صفحه 51 ـ 54). اکثریت زبان شناسان و محققان زبان سومری را همانند زبان ترکمنی و دیگر زبانهای ترکی"التصاقی" و در خانواده زبانی اورال ـ آلتایی داخل نموده و در مواردی آنرا پیش ترک نامیدهاند " فریتس هومل" ،سومرشناس آلمانی درباره سومریها مینویسد: شاخهای از اجداد باستانی اقوام ترک در حدود سالهای 5000 قبل از میلاد از وطن خود در آسیای مرکزی حرکت کرده و به آسیای مقدم آمده و سومریها را پدید آوردهاند. این دانشمند، سومریها را با ترکان آسیای مرکز خویشاوند میداند" (نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکمنهای ایران، محمد رحمانیفر، نشر اختر، تبریز، زمستان 1379)
*در زبان ترکمنی قدیم: سو = آب یا نهر؛ مِر= بین ( بینالنهرین = سومر) نوروز در فرهنگ قوم ترکمن از کهنترین زمانها شناخته شده بود، "پیش از وامگرفتن سال شمار مصری، نوروز در اول تیرماه یعنی آغاز تابستان بود و به تدریج تغییر یافته است، تا اینکه در زمان ملکشاه سلجوقی که از سلاطین ترکمن بود، تقویم ایرانی اصلاح شد و نوروز به طور اساسی به اول حمل بازگشت." (گاهشماری و جشنهای ایران، دکتر ذبیحالله صفا، شورای فرهنگ و هنر)
"ملکشاه سلجوقی در سال 467 قمری به هشت تن از اخترشناسان و ریاضیدانان بزرگ زمان خود، از جمله حکیم عمرخیام نیشابوری، مأموریت داد تا گاه شماری ایران را اصلاح کنند، این گروه نوروز را در اول بهار قرار دادند و جایگاه آنرا برای همیشه ثابت نگه داشتند از آن پس تقویم جلالی یا ملکی در ایران رواج یافت و نوروز بر اول بهاروماه فروردین پایدار شد. (2)
مقدمات نوروز (پیشواز)
اسفند ماه در شمار روزهای مقدماتی است که برای سال نو تدارکاتی دیده می شود ، همانند خرید لباس و تهیه شیرینی و آجیل ، برنج ، روغن و خانه تکانی و شستن فرشها و رنگ زدن خانه و مرمت خرابیهای جزیی ، درست کردن سبزه ، تزیین کردن حیواناتی چون اسب (درست کردن نمد رنگین ، پیشانی بند با نقش و نگارهای بسیار زیبا برای اسبان) و آویختن زنگوله به گردن گوسفند که فرا رسیدن سال نو را نوید می دهد ، نظافت در و دیوار و پنجره و آماده کردن ظروف غذاخوری و غیره پس از تمیز کردن خانه و تعویض فرشهای کهنه با نو ، نخ سفید و سیاه را با هم بافته و در میانه ی آنها اسپند، نظر چشم، مونجوق (منجوق)، نمک ، داغدان (نوعی چوب که در نزد ترکمن های قدیم مقدس بوده است) قرار داده و در بالای درب ورودی آویزان می کنند. چندین تنور نان پخته و یک جفت قرص نان کوچک را با نخ سفید و سیاه به دیوار اتاق می آویزند . آب انبار و بشکه ها را پر از آب می کنند همه اینها نشانه برکت می باشد. قبل از فرا رسیدن سال نو در روزهای پنج شنبه و جمعه برای شادی روح اموات، خیرات و صدقات به همسایه ها می فرستند . زیرا معتقدند که روح مردگان به خانه های خود باز می گردند و اگر جایگاه خود و فرزندانشان را پاک و پاکیزه ببینند و بوهای خوش استشمام کنند ، شاد و خوشوقت شده و بازماندگان خود را دعا می کنند و گرنه افسرده و غمگین باز می گردند. به همین علت چند روز مانده به نوروز «عود» در خانه ها می سوزانند.
تحویل سال
برگزاری عید نوروز و به استقبال سال نو رفتن در بین ترکمن ها، بیانگر توجه خاص آنان به این جشن است . قبل از تحویل سال ، زنان به پختن نان و شیرینی های محلی و ... از قبیل بیشمه ، بورک ، قاتلاما ، پتیر ، پسیق و «سمنو» مشغول می شوند.
آغاز تحویل سال
چراغها را روشن کرده و پنجره ها را باز می کنند تا هوای تازه بهاری داخل شود و برکت افزون تر شود و بزرگ خانواده ، قرآن را بوسیده و تلاوت می کند تا سال جدید سالی پربار و برکت و همراه با تندرستی و خوشی و موفقیت آمیز باشد ، و در خاتمه تلاوت قرآن کریم و دعای خیر ، بقیه اعضای خانواده دستها را به محاسن کشیده «آمین» می گویند.
در این روز تمامی اعضای خانواده غسل کرده و لباس نو می پوشند و دو رکعت نماز شکر به جای می آورند. خانواده ها در آغاز سال نو به زیارت قبور می روند و با قربانی کردن گوسفند و دادن صدقه و شکرانه از خداوند طلب حاجت می نمایند . ترکمن ها نوشیدن از آب اولین باران نوروزی را نکو و آنرا نشانه ی سلامتی و خوش یمنی می دانند . اگر زنی در این روز فرزندی ذکور به دنیا بیاورد نامش را «نوروز» ، «نوروز گلدی» ، «یاز گلدی» ، «یاز بردی» ، «یاز جان» و ... ، و اگر دختر بود «تازه گل» ، «گل بهار» ، «ایلکی آی» ، «گل جهان» ، «یاز گل» ، «اوغون یاز» و ... می گذاشت. ضمنا یک سری از آداب و رسوم که از دورانهای قبل به یادگار مانده و در حال حاضر کمرنگ شده ، عبارتند از : اسبدوانی، کشتی گیری، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، مسابقه خروس جنگی و شاخ زنی میش ها، تاب بازی بچه ها و دید و بازدید برای تبریک عید و اجرای بازیهای مختلف در بین جوانان ترکمن مانند : «مونجیق آتدی = انداختن دانه ی منجوق» مرسوم می باشد، که در ارتباط با نوروز می باشد. به این ترتیب که دختران جوان جمع می شوند و منجوق های خود را که با علامتی مشخص شده است، یک به یک در یک ظرف پر از آب می اندازند. دختری که ظرف حاوی منجوق را نگهداشته، ظرف را بالای سر دخترها برده و منجوق ها را با هم قاطی می کند و یک بند شعر می خواند و آنگاه یکی از منجوق ها را از ظرف بیرون می آورد . منجوق متعلق به هر دختری باشد معنی آن بند شعر گفته شده را در ارتباط با او قلمداد می کنند . برخی از بندهای اشعار«مونجیق آتدی» (به نقل از نشریه یاپراق ، شماره 10 ، تابستان 79 ، صحفه 11 تا 12 ، مقاله «نوروز در ترکمنستان» نویسنده : دکتر رخشنده)
ترکمنی : ترجمه فارسی
نوروز گلدی بو گیجه : امشب نوروز فرا رسید
قیزلار آتارلار بیجه : دختران طالع شان را می آزمایند
کمینگ بیجه سی چیقسا : طالع هر کسی در آید
بیریگی سن «نوروز کؤجه» : نصیبش یک ملاقه «کاشه نوروزی»
باشلاندی قیزلار باشلاندی : شروع شد دخترها شروع شد
کأسأ مونجیق تاشلاندی : منجوق به کاسه انداخته شد
سؤز آیدیجی گلیپدیر : خواستگار آمده است
بویداشینا بووشلاندی : به دوستش مژده داده شد
قاینادارلار سمنی : سمنو را می جوشانند
توربا دؤرتدیم تمنی : سوزن (جوال دوز) را در توبره فرو کردم
بیلدیم آیرالیق اکن : فهمیدم جدایی است که
همه دردلنگ یامانی : از همه دردها بدتر است
نوروز گلدی یاز گلدی : نوروز آمد بهار آمد
قارغا گیتدی غاز گلدی : کلاغ رفت و غاز آمد
جمله جهان لاله زار : تمام جهان لاله زار
آیدیم گلدی ساز گلدی : آواز آمد ساز آمد
ترکمن ها غیر از عید سعید قربان و عید فطر به عید باستانی نوروز از قدیم الایام علاقه خاصی داشتند به طوریکه در اشعار شاعران کلاسیک، فرا رسیدن «نوروز» و جان گرفتن دوباره ی طبیعت، منعکس شده است. شاعران نامدار و پر آوازه ای چون «مختوم قلی فراغی» ، «شیدایی» و ... درباره نوروز و طبیعت، به عنوان همدم انسان اشعاری سروده اند. این اشعار، بینش عمیق عرفانی و فلسفی آنان را نسبت به انسان و جهان طبیعت آشکار می سازد.
برتراند راسل اذعان می کند که : «علم در آغاز ، مرهون وجود کسانی بود که عاشق جهان بودند ، آنان زیبایی طبیعت ، جمال نسیم و کوه ها و دشت ها را ادارک می کردند و چون عاشق آن ها بودند، فکرشان معطوف آن ها بود و می خواستند آن ها را بهتر از آن چه از یک تفکر ساده و سطحی فهمیده می شود ، بشناسند.» متأسفانه با پیشرفت علم ، انگیزه ی عشق در مواردی به تدریج ضعیف شده و انگیزه ی قدرت ، مقام سرکردگی می یابد . مرد علم در سلوک عشق به طبیعت ، مأیوس و ناکام می شود، بیرق طغیان بر می افرازد و عاصی طبیعت می گردد (برتراند راسل ، جهان بینی) پیام حکمت الهی به علوم و فن آوری جدید این است که بار دیگر به مبادی مابعدالطبیعه ی جهان توجه کند و با توجه به بینش الهی نسبت به جهان، قدرت تصرف در طبیعت را مهار کند و آن را در راه سعادت واقعی بشر به کار گیرد . در اینجا شعری از شاعر نامی ترکمن «مختوم قلی فراغی» در وصف نوروز به نام «جهان پیدا» را تقدیم می کنیم:
«جهان پیدا»
گلسه نوروز عالمه ، رنگ قیلار جهان پیدا
ابرلر آواز اوروپ ، داغ قیلار دومان پیدا
بی جان لار جانا گلیپ ، آچارلار دهان پیدا
گؤگرمه دیک گیاه لار ،گؤگریپ روان پیدا
ادرلر حیوانات غا هم سود و زیان پیدا
یر یوزونه یاییلیپ ، یؤریرلر نهان پیدا
بو بسته دهان قوشلار قیلارلار زبان پیدا
چول طارافین برک ادیپ ،در آچار سووا خرچنگ
زمین سبزه زار اولوپ ، تنیندن آیریلار زنگ
جنبنده لر مست اولوپ ،گؤیأ ایچمیش عرق بنگ
هر اشیانینگ اؤزونه اؤز آوازی بولار گنگ
سبزه ایچره ساندیواچ یوز دیلده قیلار آهنگ
زمین اخضر پوش اولوپ ، گل بیتیرمیش رنگ به رنگ
خورشا گلیپ ، عالم ، قیلارلار فغان پیدا
سرود صدا بیرله ، جهان یوزی آباد دیر
اولما سرودا مغرور ، پایانه سی بی باد دیر
حق عشقیندا زنده جان ، بیلینگ ، باقی هیهات دیر
هر تنده که عشق اولماز ، روز ازل ممات دیر
یاز اوتینچأ یر و گؤک ، گوندن – گونه زیاد دیر
بیر حشری قیامت دیر بر یومی عرصات دیر
دهر ایچره بولار هر دم ، جهان ایچره جان پیدا
منابع:
1. رضا شعبانی : آداب و رسوم نوروز ، 1378 ، صفحه 4 تا 6 ، به نقل از دکتر مهرداد بهار
2. علی بلوکباشی : نوروز ، خاستگاه و پیشینه ، صفحه ی 32
3. مرتضی هنری : آئین های نوروزی ، 1353 ، ناشر : مرکز مردم شناسی ایران
4. ابراهیم اولغون ، جمشید درخشان : فرهنگ لغت ترکی- فارسی ، آنکارا- 1970
5. مراددردی قاضی : فرهنگ قاضی ، فارسی- ترکمنی ، انتشارات گلنشر ، مشهد 1382
6. محمد رحمانی فر : نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکهای ایران ، نشر اختر ، تبریز ، 1379
7. دکتر ذبیح الله صفا : گاهشماری و جشنهای ایران ، شورای فرهنگ و هنر
8. دکتر رخشنده : نوروز در ترکمنستان ، نشریه یاپراق ، شماره 10 ، تابستان 1379
9. دیوان مختوم قلی فراغی (عارف شهیر ترکمن)
10. مراددردی قاضی : ترکمن فولکوری (آِدیم لار ، لأله ، هوودی) ، عشق دانش - 1381
11. قربان صحت بدخشان : سیری در ادبیات شفاهی ترکمن ، گنبد قابوس1379
منبع برگرفته شده از : سایت دانشجویان و دانش آموختگان ترکمن