گـــــــــــــاهنوشت های دانشــجوی ترکمن

دانشجوی ترکمن صحرا حافظ فرهنگ ترکمن صحرا
گـــــــــــــاهنوشت های دانشــجوی ترکمن

هدف از راه اندازی این وبلاگ حرکتی هر چند کوچک ولی سازنده در جهت حفظ ارزش های ترکمن و ترغیب دیگر دانشجویان ترکمن در این جهت است.

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

مقاله ای در مورد نماز

يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۰۶:۱۶ ب.ظ

فلسفه نماز

1- نماز وسیله شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی  است چرا که خواه ناخواه انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می کند، لذا در حدیثی می خوانیم که پیامبراکرم از یکی از یاران خود سوال کرد: اگر بردر خانه یکی از شما نهری ازآب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را درآن شستشو بدهید ، آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن شما می ماند؟ درپاسخ عرض کرد : نه ! فرمود نماز درست همانند این آب جاری است ، هرروز که انسان نمازی می خواند گناهانی در بین دو نماز او انجام شده است از بین می رود.

2- نماز سدی در برابر گناهان آینده است چرا که روح ایمان را درانسان تقویت می کند و نهال تقوی را در دل پرورش می دهد، و می دانیم ایمان و تقوی نیرومندترین سد در برابر گناه است و این همان چیزی است که در آیه فوق به عنوان نهی از فحشا و منکر بیان شده است. در احادیث مختلف می خوانیم که افراد گناهکاری بودند که شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان کردند ، پیشوایان فرمودند : غم مخورید ، نماز آنها را اصلاح می کندو کرد.

3-  نماز غفلت زداست؛ بزرگتین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف از آفرینش خود را فراموش می کنندو غرق در زندگی مادی و لذایذ زودگذر می گردند اما نماز به حکم این که در فواصل مختلف و در هر شبانه روز پنج مرتبه انجام می شود ، مرتبا انسان را اخطار می دهدو هدف آفرینش او را به او گوشزد می کند و این نعمت بزرگی است که خدا در اختیار انسان قرار داده است.

4-  نماز خودبینی و کبر را می شکند چرا که انسان هفده رکعت در هر شبانه روز و در هر رکعت دوبار پیشانی بر خاک در برابر خدا می گذارد ، خود را ذره ای در برابر عظمت او می بیند . پرده های غرور و خودخواهی را کنار می گذارد به همین دلیل امام علی بعد از ایمان نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین می کند و می فرماید: خداوند ایمان را برای پاکسازی انسان از شک واجب کرده و نماز را برای پاکسازی از کبر.

5-  نماز وسیله پرورش فضایل اخلاقی و تکامل معنوی انسان است ، چرا که انسان را از جهان محدود ماده و چهاردیوار عالم طبیعت بیرون می برد، به ملکوت آسمانها دعوت می کندو با فرشتگان هم صدا و هم آواز می سازد ، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو می نشیند، تکرار این عمل در شبانه روز آن هم با تکیه روی صفات خدا ، رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصا با کمک گرفتن از سوره های مختلف قرآن بعدا از حمد که بهترین دعوت کننده به سوی نیکی ها و پاکی ها است اثر قابل ملاحظه ای در پرورش فضایل اخلاقی در وجود انسان دارد.

لذا در حدیثی از امام علی (ع) می خوانیم که در فلسفه نماز فرمودند: نماز وسیله ای برای تقرب هر پرهیزگاری به خدا است.

6-  نماز به سایراعمال انسان ارزش و روح می دهد چرا که نماز روح اخلاص را زنده می کند؛ زیرا نماز مجموعه ای است از نیت خالص و گفتارپاک و اعمال خالصانه ، تکرار این مجموع در شبانه روز بذر سایراعمال نیک را در جان انسان می پاشد و روح اخلاص را تقویت می کند لذا در حدیثی معروف می خوانیم که امیرمومنان علی (ع) در وصایای خود بعد از آنکه فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمودند: خدارا ، خدا را، درباره نماز، چرا که ستون دین شماست.

می دانیم هنگامی که عمود خیمه در هم بشکند یا سقوط بکند هرقدر طناب ها و میخ های اطراف محکم باشد اثری ندارد ، همچنین هنگامی که ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر خود را از دست می دهد . در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم: نخستین چیزی که در قیامت از بندگان حساب می شود نماز است اگر مقبول افتد سایر اعمالشان قبول می شود و اگر مردود شد سایر اعمال نیز مردود می شود.

شاید دلیل این سخن آن باشد که نماز رمز ارتباط خلق با خالق است اگر بطور صحیح انجام گردد قصدقربت و اخلاص که وسیله قبولی سایر اعمال است در او زنده می شود و گرنه بقیه اعمال او مشوب وآلوده می گردد و از درجه اعتبار ساقط می گردد. 

7-  نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرایط صحت ، دعوت به پاک سازی زندگی می کند، چرا که می دانیم مکان نمازگزار ، لباس نمازگزار ، فرشی که بر روی آن نماز می خواند ، آبی که با آن وضو می گیردو غسل می کند ، محلی که در آنجا وضو و غسل می کند باید از هرگونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد. کسی که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب ، کم فروشی، رشوه خواری و کسب مال حرام باشد چگونه می تواند مقدمات نماز را فراهم کند . بنابراین تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی به سوی رعایت حقوق دیگران.

8-  نماز علاوه بر شرایط صحت، شرایط قبول و شرایط کمال داردکه رعایت آن ها نیز یک عامل موثر دیگر برای ترک بسیاری از گناهان است، درکتب فقهی و منابع حدیثی امور زیادی به عنوان موانع قبول نماز ذکرشده است از جمله مساله شرب خمر است که در روایات آمده است: نماز شراب خوار تا چهل روز مقبول نمی افتد مگر اینکه توبه کند.

و در روایات متعددی می خوانیم از جمله کسانی که نماز آنها قبول نخواهد شد پیشوای ستمگران است.

در بعضی از روایات تصریح شده که نماز کسی که زکات نمی دهد قبول نخواهد شد . و همچنین روایات دیگری می گوید: خوردن غذا حرام یا عجب و خود بینی از موانع قبول نماز است. پیداست که فراهم آوردن این شرایط قبولی تا چه حد سازنده است.

9- نماز روح انضباط را در انسان تقویت می کند ، چرا که دقیقا باید در اوقات معینی انجام گیرد که تاخیر و تقدیم آن هردو موجب بطلان نماز است و همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام و رکوع و سجود و قعود و مانند اینها که رعایت آنها ، پذیرش انضباط را در برنامه های زندگی کاملا آسان می سازد.

10-حرکت انسان بسوی کارهای خیر و حرکت بسوی خیر مطلق

در اذان و اقامه چهار مرتبه گفته می شود: بشتاب برای نماز که بهترین کارهاست.

جامعه ای بسوی معنویات می گراید که در آنها کارهای خیر و عام المنفعه مورد توجه باشد ، زیرا انجام آنها نیز محبوب خداوند است و انسان را به خداوند نزدیک می سازد.

پیامبراکرم می فرمایند: محبوب ترین بندگان نزد خداوند عزوجل کسی است که نفعش به بندگان خدا بیشتر برسد و حقوق خداوند را بیشتر رعایت کند و کارهای خیر و انجام آنها را در دیدگاه مردم محبوب سازد.

11-  خیرخواهی نسبت به دیگران و دعا برای آنها

در نماز برای همه انسانها طلب هدایت کرده و را ه راست را از خداوند می خواهد.

12- ارتباط قلبی انسان با پیامبر(ص) و مخلصان و صالحان در کل جهان

درسلام های نماز اعلام همبستگی خویش را با پیامبر اکرم و مخلصان و صالحان جهان می نماییم.

13- تولی و تبری

در نماز با گفتن ((ایاک نعبد و ایاک نستعین ، اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم )) و همچنین سلام ها و .... ولایت و دوستی حضرت حق و انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین را هدف قرار داده و بدان سوی حرکت می نماییم و با گفتن ((غیرالمغضوب علیهم و لاالضالین)) از راه و روش مغضوبین و رانده شده ها و گمراهان بیزاری و تبری می جوییم.

14- آرامش قلبی و قدرت روحی

قرآن یاد خدا را تنها عامل آرامبخش دلها معرفی کرده است. تاثیر توجه به خداوند در ایجاد آرامش قلبی از این جهت است که:

اولا خداوند هدف نهایی فطرت انسان است و انسان خود به خود در طلب این این مطلوب نهایی در تب و تاب است و تا به آن نرسد آرام و قرار نمی گیرد و راضی نمی شود.

ثانیا ، کسیکه توجه به خداوند ندارد، طبعا توجه او به دنیا و برخورداری های مادی و ظاهری است، چنین فرد هر قدر در جهت کسب نعمتهای دنیایی تلاش کند و به بهره های فراوانی دست بیابد هرگز راضی نمی شود و در حسرت چیزهای است که ندارد ، از طرف دیگر از این که نعمتهای موجودش دستخوش آفات شده و زایل شوند نیز همواره در بیم و هراس است لذا هرگز روی راحتی و آسایش را نمی بیند و دلش آرام و قرار ندارد و در مواجهه با مصائب و مشکلات نیز به سرعت دستخوش اندوه و تالمات روحی می شود.

15-نورانیت دل و عقل در تعالیم اسلامی از یاد خداوند به عنوان نور دلها و جلا قلوب و حیات دلها تعبیر شده است.

16- توجه انسان به روز قیامت و این که آن دنیا نتیجه اعمال این دنیا است.

در نماز با گفتن (مالک یوم الدین) انسان به یاد قیامت و عظمت آن روز می افتد . با این که خداوند مالک این جهان و آن جهان است (مالک یوم الدین) گفته شده است.زیرا در جهان مالکیت خداوند متعال ظهور کامل دارد که کسی حق کار و حتی سخن گفتن ندارد مگر اینکه به اذن او باشد.

همه اینها فوایدی است که در نماز ، قطع نظر از مساله جماعت وجود دارد و اگر ویژگی جماعت را برآن بیافزاییم که روح نماز همان جماعت است و برکات بیشمار دیگری دارد.

نمازهای مردود

ممکن است عملی صحیح باشد ولی مورد قبول قرار نگیرد، مثل جنس بی مشتری.

در احادیث نماز برخی از افراد را فاقد ارزش و مردود به حساب آورده اند که به چند نمونه اشاره می شود.

1-   بی تفاوت ها: امام صادق(ع)فرمودند: نمازکسانی که نسبت به برهنگان و آوارگان جامعه بی تفاوتند،  قبول نیست.

2-   حرام خواران: پیامبراکرم(ص) فرمودند: نماز حرام خواران ،مثل بنای ساختمان بر ریگ است.

1-           بی تعهدان در خانه: رسول خدا(ص) می فرمایند: نماز زنی که از درآمد شوهر بهره مند می شود ولی به مسئولیت الهی خود عمل نمی کند، پذیرفته نیست.

3-   تارکان زکات:در قرآن در اکثر موارد پرداخت زکات را در کنار برپاداشتن نماز آورده و در احادیث بسیاری آمده که نماز آنانکه زکات مال خویش را نمی دهند پذیرفته نمی شود.

4-   افراد لاابالی : نماز کسی که اهل تقوا نیست یا رکوع و سجودش  را در نماز بطور مطلوب انجام نمی دهد، پذیرفته نیست.

5-   حاقن و حاقب: یعنی کسیکه بول و غایط خود رانگاه می دارد و بدینوسیله به خود فشار آورده و دچار ضررهای جسمی می شود.

6-   پیشنماز غیرمحجوب: گاهی در مسجدی مردم از یک پیشنماز خوششان نمی آید ولی او هم حاضر نیست این مکان را ترک کند ، چنین موردی موجب خلوت شدن مسجد می شود. در روایات نماز چنین کسانی مردود شمرده شده است.

نمازهای معصومین

در اینجا به نمونه ای از نماز اولیا دین اشاره می کنیم

صدای اذان برای رسول خدا(ص) چنان جاذبه داشت و نشاط می آورد ،که هنگام اذان به بلال می فرمود: ای بلال ما را از غم و تلخی و اندوه رهایی بخش. و آن حضرت فرمودند که کسی صدای اذان بشنود و بی تفاوت باشد جفاکرده است.

هنگام نماز رنگ چهره علی (ع) می پرید و می لرزیدو می فرمودند: وقت نماز رسیده ، وقت امانتی که خدا بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد، اما آنها از قبول آن دوری کرده و ترسیدند.

به قول حافظ :

آسمان بار امانت نتوان کشید                       قرعه فال به نام من دیوانه زدند.

امام سجاد(ع) همین که در نماز ، به جمله مالک یوم الدین می رسید، آنقدر تکرار می کرد، تا بیننده خیال می کرد او در آستانه جان دادن است و نیز در سجده غرق در عرق می شد.

امام باقر(ع) می فرمایند: پدرم امام سجاد(ع)، در شبانه روز ، هزار رکعت نماز می خواند.

رسول خدا هر وقت که زمان نماز فرا می رسید ، گویا که کسی رانمی شناخت و حال معنوی خاصی پیدا می کرد و می فرمود : گرسنه از غذا سیر و تشنه از آب سیر می شود ولی من از نماز سیر می شوم.

علی (ع) در جنگ صفین مراقب خورشید بود و گاهی به آسمان نگاه می کرد. ابن عباس علت آنرا از وی پرسیدفرمودند: برای اینکه نماز اول وقت ازدستم نرود. گفت حالا،  فرمودند: آری

آداب نماز

 رعایت نکاتی که به آداب نماز مربوط می شود (هچون مسواک ، نظافت و توجه به خداوند و ...) در کمال این عبادت موثر است. امام باقر(ع) فرمودند: در نماز ، توجه به خدا داشته باش ، زیرا از نماز ، آن مقدار قبول می شود که با توجه خوانده شود.

سپس حضرت می فرماید در هنگام نماز با سر، دست و صورت خود بازی نکن ، زیرا همه این کارها ، سبب نقص نماز تو می شود و در حالت کسالت و سنگینی مشغول نماز مشو ، زیراچنین نمازی ، ازآن منافقان است.

امام صادق(ع) می فرمایند :گاهی پنجاه سال بر انسان می گذرد ولی خداوند، حتی یک نماز او را نپذیرفته است .

از پیامبر خدا (ص) نقل شده است: دو رکعت نماز کسی که مسواک کند، ازهفتاد رکعت بدون مسواک بهتر است.

نماز وهمراه هایش

در موارد متعددی از آیات قرآن که نماز مطرح شده است ، در کنار آن فرمان دیگری نیز آمده است مانند زکات، انفاق، امر به معروف و نهی از منکر، قرض دادن به خداوند، که بصورت وام به محرومان است. این جامعیت احکام عبادی را می رساند که در کنار ارتباط با پروردگار ، مسائل اقتصادی و اجتماعی و رسیدگی به نیازمندان و انجام امر به معروف و نهی از منکر هم مطرح است .

می توان به این آیات ، در زمینه های فوق مراجعه کرد:

بقره83 ، انفال 3 ، توبه71 ، لقمان 17 و مزمل 20 و بسیاری از آیات دیگر

نماز پرواز روح

در احادیث از نماز به عنوان معراج مومن یاد شده است، لیکن این عروج و پرواز نه در فضای آسمان بلکه در فضای معنویت و بندگی است و برای رسیدن به قرب پروردگار است .

به نکته هایی که نماز گزار به آن بر می خورد توجه کنید:

  1. در عبادت و نماز ، بیشترین سختی و فشار ، غلبه بر هوای نفس و شروع عبادت است.
  2. شروع عبادت وقتی باارزش است که پایان آن سالم و بدون آفت باشد.
  3. معراج روحی نمازگزار محتاج توجه خالص و نفی همه عبودیت هاست (لا لبیک.)
  4. در نماز و بار یافتن به محضر خداوند ، قلب سلیم لازم است.
  5. در نماز همراه ارتباط با خدا ارتباط با مردم نیز لازم می باشد. در کنار حق الله ، حق الناس را هم باید ادا کرد .
  6. مقدمات نماز ،اذان، اقامه و ذکرهای مستحب نیز مقدمه پرواز ملکوتی است.
  7. در عبادت، شرک و ریا انسان را به دره سقوط می افکند.
  8. نماز و عبادت طبق دستور است.
  9. انسان در کنار نیایش و عبادت ، گاهی هم استراحت و لذتهای مباح دارد.
  10. انسان الهی هرچه با عظمت خدا آشنا می شود غیر خدا در نظرش کوچکتر می شود انگار که در اوج ملکوت می باشد.
  11. عبادت اولیاالله نیز گرچه نسبت به نماز و بندگی افراد معمولی ، همواره در اوج است.

به قول سعدی:

طیران مرغ دیدی ؟ توزپای بند شهوت                    بدرآی تا ببینی طیران آدمیت          

گفتار در فلسفه نماز را با حدیثی از امام رضا (ع) پایان می دهیم.

 امام در پاسخ نامه ای که درباره فلسفه نماز پرسیده شده است چنین فرمود: علت تشریع نماز این است که توجه و اقرار به ربوبیت خداوند است و مبارزه با شرک و بت پرستی و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت تواضع و فروتنی و اعتراف به گناهان وتقاضای بخشش از معاصی گذشته و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار و نیز هدف این است که انسان همیشه هوشیار و متذکر باشد ، گرد وغبار فراموش کاری بر دل او نشیند ، مست و مغرور نشود ، خاشع و خاضع باشد، طالب و     علاقه مند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد.

علاوه براین که مداومت ذکر خداوند در شب و روز که در پرتو نماز حاصل می گردد، سبب می شود که انسان مولا، مدبر و خالق خود را فراموش نکند ، روح سرکشی و طغیان گری بر او غلبه نکند و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او انسان را از معاصی باز می دارد.     

 فلسفه عبادات

 احکام و برنامه های عبادی اسلام ، همه حکمت وفلسفه دارد.

اولا بدلیل صدها آیه وحدیث، که مردم را به تعقل و و تفکر فرا می خواند و هیچ مکتبی به اندازه اسلام، به اندیشیدن دعوت نکرده است.

ثانیا یکی از انتفادهای شدید قرآن بر مشرکان و بت پرستان، تقلید کورکورانه و بی دلیل از نیاکان است.

ثالثا خودقرآن ، بارها درکنار بیان احکام و دستورها، بدلیل آن هم اشاره کرده است . امامان معصوم نیز در روایات، به بیان این حکمتها پرداخته و دانشمندان اسلامی ، گاهی به تالیف کتابهایی پیرامون این موضوع اقدام کرده اند.

بعلاوه با پیشرفت دانش بشری، روز بروز پرده از اسرار احکام الهی و دستورهای دینی برداشته می شود و هرچه از عمر اسلام می گذرد برعظمت و جلوه آن افزوده می شود.

با توجه به نکات فوق، یادآور می شود که:

  1. لازم نیست دلیل همه احکام را همه مردم در همه زمانها بدانند.
  2. درفلسفه احکام ، تنها نباید نظر به فواید و آثار مادی آنها داشت و تنها به بعد اقتصادی و بهداشتی و... توجه کرد و از آثار روحی ، معنوی و آخرتی آن غافل بود.
  3. کسیکه خدا را حکیم و دستورهایش را بر اساس حکمت می داند ، نباید بخاطر اینکه امروز دلیل حکمی را نمی داند از انجام آن تخلف کند .
  4. درهرجا از قرآن و حدیث ، دلیل محکمی بر فلسفه حکمی نداریم ، بهتر است ساکت باشیم و با یک سری توجیهات و حدسیات، دلیل تراشی نکنیم.
  5. اگر از بعضی از اسرار جهان هستی آگاه شدیم ، مغرور نشویم و توقع نداشته باشیم که دلیل همه چیز را بدانیم.
  6. از مدارعادی خارج نشویم و به دامن وسوسه ها نیافتیم ، در مسائل دینی هم که به قانون خدا گردن می نهند، باید بپذیرند و و عمل کنند. چرا که خداوند ، هم مهربان تر است و هم دانا و حکیم تر، هم آینده را می داند و هم آثار ظاهر و باطنی.
  7. اگر گوشه ای از اسرار حکم خدا را شناختیم ، نباید گمان کنیم که بر همه اسرار واقف گشتیم.  آنکه فلسفه حکمی را را بفهمد ، نمی تواند خیال کند آنچه فهمیده ، تمام است و دیگز چیزی جز آن نیست. مگر با عقل و فکر محدود انسانی ، می توان به عمق احکامی که از علم بی انتهای خدا سرچشمه گرفته ، پی برد؟
  8. همان عقلی که ما را به فهمیدن فلسفه احکام دعوت می کند، همان می گوید: اگر جایی ندانستی ، از آگاهان بپرس ، این همان تعبد در برابراولیای دین است.

اما قرآن:

درباره نماز می گوید: نماز، انسان را از فحشا و منکرباز می دارد.

در جای دیگر می گوید:نماز را برای یاد و توجه به من بپا دارید.   

درجای دیگر می گوید: با یادخدا دلها آرام می گیرد.

درباره روزه می گوید: روزه بر شما واجب شد ، تا آنکه اهل تقوا شوید. چون بیشتر گناهان از فوران غریزه غضب و شهوت است.

درباره حج می گوید: به زیارت حج بروند، تا منافعی فراوان بدست آورند .

درباره زکات می فرماید: از مردم و اموالشان زکات بگیر ، تا آنان را (از روح بخل و دنیا پرستی) پاک کنی.

درباره قمار و شراب می گوید: شیطان توسط آنها میان شما دشمنی و کینه برقرار می کند و شما را از یاد خدا دور می سازد.

و قصاص را مایه حیات اجتماع می داند چرا که در جامعه،  اگر جنایتکار به کیفر نرسد آن جامعه مرده و جنایت پرور می شود و  ایمنی از بین می رود.

اینها نمونه ای از آیات الهی قرآن بود که به آثار و حکمتهای الهی احکام الهی اشاره داشته است.

اما حدیث:

ازمیان انبوه احادیث این موضوع،  تنها یه چند جمله از یکی از سخنان امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه اشاره می کنیم:

خداوند، ایمان را برای پاکسازی از شرک ، واجب ساخت و نماز را برای پاک ساختن از تکبر و زکات را بعنوان سبب سازی برای رزق و روزی و ...

 

اما فطرت:

فطرت انسان نیر به فلسفه برخی از احکام واقف و معترف است.هر انسان در هر شرایطی و زمانی ، بدی و حرام بودن دروغ ، خیانت، تهمت ، آدم کشی، دزدی ، ستم، کم فروشی و ... را قبول دارد. و خوبی، عدالت ، پاکی ، خدمت به دیگران و ... را خوب و بجا می داند. اینها از فطریات انسانها و فطرت ، برخی از از بدی ها و خوبی ها را درک می کند  و این ، الهام الهی است که فرموده: (فالهمها فجورها و تقواها.)

اما علم:

نباید غافل بود که پیشرفت علوم در رشته های مختلف، خدماتی به تبیین فلسفه احکام کرده و پرده های بسیاری را کنار زده است.

مثلا وجود کرم کدو و تریشین در گوشت خوک یا زیانهای مواد الکلی برای کبد و بدن انسان بر کسی پوشیده نیست . این گوشه ای از فلسفه تحریم گوشت خوک یا شراب را نشان می دهد. اسلام ادرار در حال ایستادن را نهی کرده وعلم نشان داده که ایستادن بول کردن باعث می شود تمام بول به راحتی خارج نشود. یا آنچه درباره غسل است ، برای زدودن آثارفعالیت اعصاب سمپاتیک و فشارخون در حال جنابت می باشد و نیز توجه به خدا برای زدودن حال غفلت از خدواند است.  اگر اسلام از خلال کردن با چوب درخت انار نهی کرده است ، برای آن است که لثه ها در مقابل آن حساسیت خاصی دارد . به همین صورت ، دستورهای اسلام درمورد واجبات و محرمات و حتی مستحبات و مکروهات ، در زمینه های رفتاری و خوراکی ، پوشاکی ، وسائل  ومسائل زندگی ، همه و همه حکمتهای بلند و دقیقی دارد که درباره آنها کتابهای زیادی هم توسط دانشمندان بزرگ نوشته شده است.

تسلیم بزرگترین فلسفه:

بدون شک ، دستورهای خدا و احکام شرح دارای فلسفه و دلیل است ولی لازم نیست در تمام احکام و فرمانهای الهی ، در پی یافتن دلیل اقتصادی ، بهداشتی و علمی آن باشیم. مسلمان باید در برابر پیام وحی ، تسلیم باشد و این روحیه تسلیم و پذیرش ، کمال آدمی است و برخی از دستورات برای آزمودن روح تسلیم و بندگی است.

فرمان خداون به ابراهیم، برای قربانی کردن فرزندش اسماعیل نمونه ای از آن می باشد.

در دستورهای عبادی و احکام الهی هم ، گاهی هدف، تسلیم و پذیرش دستور و تمرین برای جلب رضایت معبود و اطاعت محض ازآفردیگار می باشد. هدف عبادت ، پرورش روح انسان است ، آنگونه که حرکات ورزشی برای تربیت جسم می باشد. 

امام سجاد(ع) و امام علی (ع) می گویند: خدایا افتخارم همین بس که بنده توهستم.

در مناجات شعبانیه می خوانیم: خدایا اگر مرا در دوزخ ، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که من تو را دوست دارم! ...

(( علی علیه السلام اعلام می دارد که خدایا ، عبادت من نه ازروی طمع به بهشت یا ترس ازدوزخ است ، بلکه تو را شایسته عبادت یافته ام و می پرستم.)) اولیا خدا از عبادات او لذت می برند و گناهکاران از شیرینی عبادت عبادت و یاد خدا محروم اند.

گاهی کسی علاقه به خدمتگزاری به شخصی را دارد. بدون آنکه چشمداشت مالی و هدف اقتصادی داشته باشد. خود خدمت به آن شخصیت والا برایش هدف و ارزشمند است و نه حتی کسب دانش یا کسب وجهه و رسیدن به موقعیت اجتماعی.

بهانه یا تحقیق

با توجه به آنچه گذشت، معلوم می شود که کسانی هستند که روحیه تعبد و تسلیم ندارند و در پی   بهانه اند تا شانه از بار تکلیف و دینداری خالی کنند . از این رو مساله تحقیق را عنوان می کنند  و برای هر دستور دینی دنبال فلسفه و دلیل می گردندو خیلی هم خود را روشنفکر جا می زنند. قرآن کریم نسبت به برخی از اینگونه افراد درباره اعتقاد به قیامت می فرماید:

گروهی می خواهند راه گناه را در پیش بگیرند، می پرسند : روز قیامت کی است؟

آنان مثل کودکان بهانه گیری هستند که هر لحظه بهانه می گیرند و آن که انجام شد، بهانه ای دیگر   می گیرند. قرآن درباره چنین کسان می گوید:

اگر نشانه ای از قدرت خدا و معجزات انبیا مشاهده کنند، اعراض کرده ، می گویند: این همان سحر و جادوی معمولی و همیشگی است.

فلسفه نماز چیست؟ و آیا این فلسفه در نظر شیعه و اهل سنت تفاوت دارد؟

اما این که چرا نماز واجب شده است و آن همه مورد اهتمام واقع شده است بطوری که هیچ‌گاه از انسان و در هیچ حالتی از حالات ساقط نمی‌گردد، مطلب مهمی است چون عدم آگاهی به فلسفه و حکمت نماز و سایر احکام موجب رکود و انجام کورکورانة آنها خواهد شد و دین اسلام به بصیرت و توجه در اعمال و دقت نظر در آنها اهتمام زیادی قائل است و لذا به قدر ادراک بشری، فلسفه و حکمت آنها را بیان نموده است تا در پرتو آگاهی به فلسفه و حکمت آنها علاوه بر تعبّد و تسلیم در برابر فرمان حق با بصیرت و شناخت بیشتری به انجام اعمال خود بپردازد.

ارتباط با خدا

انسان فطرتا نیاز به ارتباط با آفریدگارش دارد و باید این نیاز درونی را با شیوه‌ای مفید و سازنده ارضاء کند و به آن پاسخ مثبت دهد [1]چون هر موجودی که لباس هستی پوشیده و از عدم، پای به عرصة وجود و حیات نهاد به طور مرموز و ناخودآگاهی خواستار و پویای آفریدگار و صانع خویش است تا پاس حرمت و احترام لازم را بنماید و فطرت یک شعور باطنی است که انسان را به طور ناخودآگاه به سوی خالق و آفریدگارش رهبری می‌نماید و در این هدایت به سوی خدا هیچ گونه استدلال و برهانی هم نیاز ندارد.

دانشمندان غربی هم بر این مسأله اذعان دارند از جمله ژان ژاک روسو می‌گوید: راه خداشناسی منحصر به عقل نیست بلکه شعور فطری بهترین راهی است که برای اثبات این موضوع که همة موجودات غیر انسان با شعور، خدا را می‌پرستند. آلکسس کارل می‌گوید: احساس عرفانی جنبشی است که از اعماق فطرت سرچشمه گرفته استو یک غریزةاصیل است. انسان همان‌طورکه به آب نیاز دارد به خدا نیز محتاج است.[2]

اگر این ارتباط با خدا که یک نیاز درونی است رها شود و بدان توجه نگردد هرگز نابود نمی‌شود بلکه در میان سردرگمی یا سر از الحاد در می‌آورد و یا خدایان باطل را جایگزین خدای حقیقی می‌کند.

نماز در اسلام برنامة جامع و زندة توحیدی است که انسان را از سرگردرگمی بیرون آورده و نیاز ارتباط با آفریدگار را برای انسان به صورت صحیح هدایت می‌نماید. و تکرار نماز در هر شبانه روز این ارتباط را هموارتر و تازه نگه داشته و کامل می‌نماید.

درس بندگی ازکلاس نماز

یکی از اسرار و مهم‌ترین فلسفة نماز بلکه همة عبادات درس عبودیت و بندگی خدا است. در دستور نماز

شرایط و وظائف متعددی وجود دارد مانند وضو، غصبی نبودن مکان و لباس و آب و پاک بودن بدن، رکوع سجود و روبه قبله بودن و... که انسان مسلمان خود را روزی پنج نوبت مسئول و موظف به انجام‌ آنها می‌داند و فرمان الهی را با کمال تسلیم و تواضع انجام می‌دهد و همین مراقبت درس بندگی را به انسان آموزش می‌دهد و البته این بندگی برای انسان افتخاری بزرگ است که در سایة آن به کمال و اوج آزادگی از ماسوای خدا می‌رسد و بر همین اساس است که در تشهد نماز، اول به عبودیت و بندگی پیامبر و بعد به رسالت و نبوت پیامبر اقرار می‌کنیم .

مایه آرامش و اطمینان

یاد خدا مایة حیات قلوب و آرامش دل‌ها و رفع پریشانی و اضطراب است، همچنان‌که خدا می‌فرماید: الا بذکر الله تطمئن القلوب «آگاه باشید که یاد خدا مایة اطمینان دل‌هاست» . یاد خدا بسیاری از فضائل انسانی را در درون انسان زنده می‌کند و انسان را به انجام مسئولیت‌ها وا می‌دارد. و همة عبادات ذکر خداست و چون نماز نقش بارزتری در زنده نگه داشتن یاد خدا در دل‌ها دارد خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: نماز را بر پا دار تا به یاد من باشی  ‌و تکرار نماز در هر شبانه روز غفلت را از سر راه بیرون رانده و برنامه ارتباط و پیوند با خدا را شکوفا می‌کند. صبح‌ هنگام که نماز صبح را می‌خواند و با معبود خود تجدید پیمان می‌کند، تا مدتی با یاد او از هوس‌های نفسانی بیمه می‌شود و همین که شعلة یاد خدا در دل او کم فروغ شد، وقت نماز بعدی می‌رسد و یاد خدا را در دل او پر فروغ می‌کند.

و جای هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که یکی از مشکلات اساسی بشر امروزی فراموشی خدا و روی آوردن به ظواهر دنیا است و هر چه هم بیشتر غرق در لذات زود گذر دنیا می‌شوند از خدا دورتر و مشکلات آنها بیشتر می‌شود و همین سردرگمی و پوچی بشر امروز بهترین دلیل بر اهمیت یاد خدا است که در پرتو پیروی از دین مترقی اسلام به دست می‌آید.

بازدارندگی از گناهان

نماز پرورندة روح و پاک کنندة آن از زشتی‌ها و ناپاکی‌ها است، نماز در روح انسان ارادة قوی و نیروی خداترسی می‌آفریند و انسان را عبد و بندة حق می‌کند و از اسارت و بندگی نفس و هوای شهوانی آن آزاد می‌کند و در پرتو چنین اراده‌ و نیرویی است که انسان از پلیدی‌ها دور می‌شود و استعداد‌های خود را در جهت ترقی و کمال الهی و انسانی خود به کار می‌گیرد. و لذا با توجه به همین اراده و قدرت معنوی در برابر معاصی، به زانو در نمی‌آید و آلودة به آنها نمی‌شود و چنانچه آلودگی هم حاصل شود در پرتو نماز آنها آلودگی‌ها را از روح خود پاک می‌کند.

بازداری از حرص و کم‌ طاقتی

خداوند متعال می‌فرماید: انسان حریص و کم طاقت آفریده شده و هنگامی که بدی به او رسد بی‌تابی می‌کند و هنگامی که خوبی به او رسد مانع از دیگران می‌شود. مگر نمازگزاران، آنان که نمازها را مرتبا انجام می‌دهند.

انسان دارای غرائز منفی و مثبتی است که اگر غرائز منفی او بر اثر تعلیمات الهی کنترل نگردد، به گمراهی کشیده خواهد شد و یکی از آن غرائز منفی خصلت زشت حرص و آز و خصلت زشت بی‌تابی در برابر حوادث تلخ است بنابراین برای تعدیل این دو خصلت و جلوگیری از طغیان آن نیاز به تربیت الهی دارد و خداوند نماز را یکی از مهم‌ترین عوامل بازدارندة از طغیان حرص و آز و بی‌تابی معرفی می‌کند. چون کسی که با خداوند قادر و متعال ارتباط برقرار می‌کند، در پرتو این ارتباط به وثوق و اطمینانی نسبت به آن یگانة بی همتا می‌رسد و نسبت به رزق فقط خدا را می‌بیند و مال و دارایی خود را از او می‌داند و با روحیة توکل و تسلیم، از آز و حرص دور می‌شود و در مقابل آن چه از خدا به او می‌رسد، خود را بندة خدا می‌داند و بی طاقتی نخواهد داشت.

استقامت و بردباری

نماز انسان را با پناهگاهی مطمئن و یاری مهربان آشنا می‌کند که در برابر با سختی‌ها و مشکلات زندگی به او اتکاء می‌کند و در برابر آنها ذلیل و خوار نمی‌گردد بر همین اساس، خداوند متعال دو مورد در قرآن می‌فرماید: ‌از خصلت صبر و نماز کمک بجوئید. و این امر در روان‌شناسی هم به اثبات رسیده است که با آرامش و اطمینان روحی که از گذر ایمان و اعتقاد حاصل می‌شود، انسان می‌تواند امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند.

نظم و انضباط

انجام نماز در اوقات معین و مخصوص ، آداب نماز در مورد نیت و قیام و رکوع و سجود و و جای گرفتن هر موضوعی در محل خودش، علاوه بر آثار مفیدی که در روح انسان می‌گذارد موجب نظم و انضباط در زندگی خواهد شد، همان‌طور که در زندگی بزرگان ما این امر به وضوح مشهود بود و با توجه به این که یکی از عوامل پیشرفت و بسیار مهم در تکامل، نظم و انضباط است و مسائل تربیتی در پرتو نظم و انضباط است که به نتیجه می‌رسد، جایگاه نماز درتکامل انسان بهتر معلوم می‌شود.

درس تواضع در پرتو نماز

یکی از اسرار نماز این است که انسان خودبینی و تکبّر را درهم می‌شکند و درس تواضع و فروتنی در برابر خدا می‌آموزد. زیرا در هر شبانه روز در هفده رکعت نماز واجب 34 بار پیشانی بر خاک و زمین می‌نهد و به سجده می‌افتد که سمبل نهایت تواضع است و در سجده خود را هم‌چون پرکاهی در میان اقیانوس بزرگ می‌نگرد، و خود را ناچیز و بندة کوچک خدا دانسته و هرگونه خودخواهی و غرور را از خود دور می‌سازد. بر همین اساس امام علی می‌فرمایند: خداوند ایمان را به جهت پاک ساختن از شرک از آلودگی شرک و نماز را به خاطر دور شدن از تکبّر واجب کرده است. در بیان حکمت و فلسفة عبادات چون شیعه اعتقاد دارد که هیچ یک از دستورات اسلام بدون مصلحت نیست، قائل به حکمت و فلسفه برای احکام الهی می‌شوند. و اکثر اهل سنت هم قائل به این قول هستند و برای احکام الهی حکمت و فلسفه قائل هستند الا اشاعره از اهل سنت که قائل به این قول نیستند و لذا این موارد را به عنوان آثار عبادت بیان می‌کنند. پس در هر صورت در بین شیعه و سنی از جهت بیان حکمت‌های نماز فرقی وجود ندارد. بخصوص مواردی که از آیات شریفة قرآن استفاده شده‌اند.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۱۱/۲۹
دانشجوی ترکمن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی